![]() |
|
![]() |
#46 |
یه وقتایی دلم از خودم میگیره
تاريخ ثبت نام: Dec 2012
مكان: آنجا که صدایی مرا می خواند
سن: 37
پاسخها: 1,972
|
ج: لطفا با کفش وارد نشوید
ما نبودیم پابرهنه ها زیاد شدن
__________________
تو را دور کردم ز آنچه تورا
![]() ![]() دعایم به روز و به شب این بود ![]() ![]() |
![]() |
![]() |
تعداد 2 كاربر از L2RA بابت نوشتن اين پست تشكر كردهاند : |
![]() |
#47 |
بنازم رودها این ناشکیبایان پویا را / که دائم عزم ره دارند و در سر فکر دریا را
|
ج: لطفا با کفش وارد نشوید
__________________
به نو كردن ماه بر بام شدم با عقيق و سبزه و آينه داسي سرد بر آسمان گذشت كه پرواز كبوتر ممنوع است صنوبرها به نجوا چيزي گفتند و گزمگان به هياهو شمشير در پرندگان نهادند... ماه بر نيامد. (احمد شاملو) دل نوشته های من |
![]() |
![]() |
تعداد 2 كاربر از kaka بابت نوشتن اين پست تشكر كردهاند : |
![]() |
#48 |
طاقت بیار...
تاريخ ثبت نام: Dec 2008
مكان: گرگان
سن: 32
پاسخها: 3,756
|
ج: لطفا با کفش وارد نشوید
می ترسم از سگ همسایه ...
دنبالم می کند ... یکی از همین قفس ها برایش بساز ... تا آدم شود !
__________________
آنقدر برای تو بوده ام که دیگر من برام غریبه است.... |
![]() |
![]() |
تعداد 2 كاربر از roman بابت نوشتن اين پست تشكر كردهاند : |
![]() |
#49 |
یه وقتایی دلم از خودم میگیره
تاريخ ثبت نام: Dec 2012
مكان: آنجا که صدایی مرا می خواند
سن: 37
پاسخها: 1,972
|
ج: لطفا با کفش وارد نشوید
من و بارون باهم یه عهدی داریم، که یا بارون باید بباره یا من
گاهی من جای بارون خیس میشم ،گاهی وقتا بارون خیسه به جا من(L2RA)
__________________
تو را دور کردم ز آنچه تورا
![]() ![]() دعایم به روز و به شب این بود ![]() ![]() آخرين ويرايش L2RA ، Saturday 15 June 2013 در 10:09PM. |
![]() |
![]() |
تعداد 3 كاربر از L2RA بابت نوشتن اين پست تشكر كردهاند : |
![]() |
#50 |
بنازم رودها این ناشکیبایان پویا را / که دائم عزم ره دارند و در سر فکر دریا را
|
ج: لطفا با کفش وارد نشوید
سپید مثل حرفهای تو
قشنگ بود پاکی ات تمام پارک را صدای برف حرفهای تو گرفته است و من میان اینهمه صدای خاطره سکوت کرده ام
__________________
به نو كردن ماه بر بام شدم با عقيق و سبزه و آينه داسي سرد بر آسمان گذشت كه پرواز كبوتر ممنوع است صنوبرها به نجوا چيزي گفتند و گزمگان به هياهو شمشير در پرندگان نهادند... ماه بر نيامد. (احمد شاملو) دل نوشته های من |
![]() |
![]() |
تعداد 3 كاربر از kaka بابت نوشتن اين پست تشكر كردهاند : |
![]() |
#51 | |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: May 2013
مكان: تهران
پاسخها: 429
|
ج: لطفا با کفش وارد نشوید
نقل قول:
![]()
__________________
Ch
|
|
![]() |
![]() |
![]() |
#52 |
ساز دهنی (امیرم)
|
ج: لطفا با کفش وارد نشوید
غم که نوشتن ندارد!
نفوذ میکند در میان استخوانهایت جاسوس میشود در قلبت و چون اشک از کوشه چشمانت بیرون میریزد...
__________________
گفتم شعری بگو گفت: " تو" |
![]() |
![]() |
![]() |
#53 | |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: May 2013
مكان: تهران
پاسخها: 429
|
ج: لطفا با کفش وارد نشوید
نقل قول:
![]()
__________________
Ch
|
|
![]() |
![]() |
![]() |
#54 |
بنازم رودها این ناشکیبایان پویا را / که دائم عزم ره دارند و در سر فکر دریا را
|
ج: لطفا با کفش وارد نشوید
دیوارهای این شهر
خوب مرا میشناسند
__________________
به نو كردن ماه بر بام شدم با عقيق و سبزه و آينه داسي سرد بر آسمان گذشت كه پرواز كبوتر ممنوع است صنوبرها به نجوا چيزي گفتند و گزمگان به هياهو شمشير در پرندگان نهادند... ماه بر نيامد. (احمد شاملو) دل نوشته های من |
![]() |
![]() |
![]() |
#55 |
بنازم رودها این ناشکیبایان پویا را / که دائم عزم ره دارند و در سر فکر دریا را
|
ج: لطفا با کفش وارد نشوید
به برق لبخندت
پیرترها شادند کودکان سرمست بوی زندگی میدهی هر بار توی چشمهایت شور و عطر بهار @ ولادت حضرت علی اکبر ![]()
__________________
به نو كردن ماه بر بام شدم با عقيق و سبزه و آينه داسي سرد بر آسمان گذشت كه پرواز كبوتر ممنوع است صنوبرها به نجوا چيزي گفتند و گزمگان به هياهو شمشير در پرندگان نهادند... ماه بر نيامد. (احمد شاملو) دل نوشته های من |
![]() |
![]() |
![]() |
#56 |
بنازم رودها این ناشکیبایان پویا را / که دائم عزم ره دارند و در سر فکر دریا را
|
ج: لطفا با کفش وارد نشوید
روی تمام درختها
صدای توست مویت گندمزار، و عطر تنت پیچیده در باد روسفید که هیچ مو سفیدم کردی و نیامدی ( به امید فرج)
__________________
به نو كردن ماه بر بام شدم با عقيق و سبزه و آينه داسي سرد بر آسمان گذشت كه پرواز كبوتر ممنوع است صنوبرها به نجوا چيزي گفتند و گزمگان به هياهو شمشير در پرندگان نهادند... ماه بر نيامد. (احمد شاملو) دل نوشته های من آخرين ويرايش kaka ، Saturday 22 June 2013 در 10:39PM. |
![]() |
![]() |
![]() |
#57 |
یه وقتایی دلم از خودم میگیره
تاريخ ثبت نام: Dec 2012
مكان: آنجا که صدایی مرا می خواند
سن: 37
پاسخها: 1,972
|
ج: لطفا با کفش وارد نشوید
تازه دارم حکمت بی پولی رو می فهمم ما که نداریم کفش بخریم اینجورجا ها زود راهمون می دن
__________________
تو را دور کردم ز آنچه تورا
![]() ![]() دعایم به روز و به شب این بود ![]() ![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
#58 |
بنازم رودها این ناشکیبایان پویا را / که دائم عزم ره دارند و در سر فکر دریا را
|
ج: لطفا با کفش وارد نشوید
چه حکایت غریبی دارد
اتاقی با دیوارهای بدون قاب
__________________
به نو كردن ماه بر بام شدم با عقيق و سبزه و آينه داسي سرد بر آسمان گذشت كه پرواز كبوتر ممنوع است صنوبرها به نجوا چيزي گفتند و گزمگان به هياهو شمشير در پرندگان نهادند... ماه بر نيامد. (احمد شاملو) دل نوشته های من |
![]() |
![]() |
![]() |
#59 |
بنازم رودها این ناشکیبایان پویا را / که دائم عزم ره دارند و در سر فکر دریا را
|
ج: لطفا با کفش وارد نشوید
کار از سیگار گذشته
چاره حرفهایم، دیوار شده خیلی وقت است دیواری شده ام
__________________
به نو كردن ماه بر بام شدم با عقيق و سبزه و آينه داسي سرد بر آسمان گذشت كه پرواز كبوتر ممنوع است صنوبرها به نجوا چيزي گفتند و گزمگان به هياهو شمشير در پرندگان نهادند... ماه بر نيامد. (احمد شاملو) دل نوشته های من |
![]() |
![]() |
![]() |
#60 |
بنازم رودها این ناشکیبایان پویا را / که دائم عزم ره دارند و در سر فکر دریا را
|
ج: لطفا با کفش وارد نشوید
تنهایی ام را با تو قسمت میکنم هربار
وقتی تو هستی میرود در خواب تنهایی ات را پیش من بگذار
__________________
به نو كردن ماه بر بام شدم با عقيق و سبزه و آينه داسي سرد بر آسمان گذشت كه پرواز كبوتر ممنوع است صنوبرها به نجوا چيزي گفتند و گزمگان به هياهو شمشير در پرندگان نهادند... ماه بر نيامد. (احمد شاملو) دل نوشته های من |
![]() |
![]() |
![]() |
Bookmarks |
کلیدواژه ها |
وارد نشوید, کفش |
كاربراني كه در حال مشاهده اين گفتگو هستند : 1 (0 عضو 1 ميهمان) | |
ابزار گفتگو | |
|
|