asad39

" 1- ممکن است که بعضی ها بگویند که چرا تارح در تورات با آزر در قرآن متفاوت است. گاهی تفاوت لهجه ها و یا شاید تفاوت فرهنگی و تلفظ باعث میشود که بعضی اسامی و کلمات بمرور زمان متغیر شوند. مثلا طالوت در تورات شالوم نامیده شده است ، اما در قرآن طالوت است. و یا ژاپن را در عربی الیابان می نامند.

2- اگر یکجا در قرآن آزر را پدر ابراهیم معرفی می کرد، قابل توجیه بود ولی در همه موارد و آیات ، آزر بت پرست و پدر ابراهیم معرفی شده است. کلمه عمو در عربی عم است و پدر بزرگ هم جد گفته میشود و خدای مهربان کلمات را دقیق بیان می کند.

3- خدا خودش دستور می دهد که افراد را با نام پدران واقعیشان بخوانید نه عمو و عموزاده.

ادْعُوهُمْ لِآبَائِهِمْ هُوَ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ فَإِنْ لَمْ تَعْلَمُوا آبَاءَهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ وَمَوَالِيكُمْ وَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ فِيمَا أَخْطَأْتُمْ بِهِ وَلَكِنْ مَا تَعَمَّدَتْ قُلُوبُكُمْ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا ﴿۵﴾
آنان را به [نام] پدرانشان بخوانيد كه اين نزد خدا عادلانه‏ تر است و اگر پدرانشان را نمى ‏شناسيد پس برادران دينى و موالى شمايند و در آنچه اشتباها مرتكب آن شده‏ ايد بر شما گناهى نيست ولى در آنچه دلهايتان عمد داشته است [مسؤوليد] و خداست كه همواره آمرزنده مهربان است (۵)

حتی پیامبر محمد اجازه داده نشد که خود را پدر زید بداند. "

" او دلیل محکمی نیاورده است. تنها دلیلش این است که چرا ابراهیم در کهنسالی برای والدینش طلب غفران می کند. ولی این که گفتار صریح قرآن را که مکررا آزر را پدر ابراهیم خطاب می کند، نادیده بگیریم، نیاز به دلایل قویتری دارد و نیاز دارد که چندین سوال جواب داده شود:

1- پدر ابراهیم تارح نامیده شده است و در تورات مشرک معرفی شده است. و این شد همان آزر قرآن. چرا؟ این پدری که یکتاپرست است ولی هیچ اثری از او در کتابها نیست، کجاست؟

2- خود ابراهیم به او میگوید پدرم و خدا هم او را پدر ابراهیم خطاب می کند. چطوری این قابل توجیه است؟

3- کلمه اب در عربی به معنای پدر است ، همانطور که یوسف پدرش را صدا می کند، همانطور که برادران یوسف پدرشان را صدا می کنند. این که در آیاتی که در مورد آزر و ابراهیم آمده است، تمام پدر ها را عمو معنا کنیم ، دلایل محکمی نیاز دارد که من مشاهده نکرده ام. "

" حتی اگر آزر پدر بزرگ ابراهیم باشد، باز این نظریه که تمام جد اندر جد پیامبر محمد و ابراهیم از آدم تا خاتم مسلمان بوده اند؛ زیر سوال میرود. "

" خدا خودش فرموده است،آزر پدر ابراهیم است؛ دلیل محکمتر از این که خود ابراهیم به او میگوید پدرم و خدا هم او را پدر ابراهیم خطاب می کند. اینها را خدا گفته است. خدا باید چطوری می گفت که ما متوجه شویم. "

"
نخیر آیه تقلبی نیست. جهت پیشبرد بحث بهتر است یک سری نکات بررسی شود.

1- پدر ابراهیم کیست؟ بقول شما تارح، که اینهم بشهادت تورات مشرک است. شما یک جوری میگوئید آزر پدر ابراهیم نیست که انگار تارح پدر یکتاپرستان تاریخ بوده است. لطفا جواب دهید که چرا تارح هم یکتاپرست نبوده است؟

2- ابراهیم یک دعای کلی گفته است مثل نوح که در آن از لفظ والدین استفاده نموده است و انحصارا پدرش را شامل نکرده است. بلکه بطور کلی گفته والدین. و این نشان میدهد که در این دعا فقط جنبه والدینی آن مطرح است نه جنبه پدر و سرپرستی. در این حالت پدر ابراهیم هم زنده نیست و مرده است و بنابراین گرایش به بت تراشی او بسیار ضعیف است. هرکسی حق دارد که برای والدین خویش طلب غفران کند، از جنبه والدینی.

3- ابراهیم بنا بقولی که داده بود، برای پدرش انحصارا، طلب غفران کرد. پس بنا بگفته شما ابراهیم هم آیه 113 توبه را نقض کرده است.

4- وقتی خدا نه یکجا، بلکه در آیات متعدد آزر را پدر ابراهیم (ابیه) و خود ابراهیم او را پدرم (ابتی) خطاب می کند؛ چرا ما او را عموی ابراهیم بنامیم. حالا شما بفرمایید این آیات که آزر را پدر ابراهیم می نامند، جزو قرآن هست یا نیست؟ به چه حکمتی خدا در تمام قرآن، آزر را پدر ابراهیم و مشرک معرفی می کند؟

5- چرا خدا یک ایه در مورد پدر واقعی ابراهیم صحبت نمی کند و در این حالت برای من چه تکلیفی دارد که قبول کنم او مشرک نبوده است وقتی در آیات متعدد او مشرک معرفی میشود!



"

"
تقاضای استغفار برای آزر به عنوان یک فردی که ابراهیم را وادار و امر به بت تراشی می کند، جایز نیست . اما به عنوان یک والد ، ابراهیم استغفار کرده است برای پدرش بعد از مرگ آزر. این یک دعای کلی است فارغ از مکتب آزر.

وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَى وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِي عَامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ ﴿۱۴﴾
و انسان را در باره پدر و مادرش سفارش كرديم مادرش به او باردار شد سستى بر روى سستى و از شير باز گرفتنش در دو سال است [آرى به او سفارش كرديم] كه شكرگزار من و پدر و مادرت باش كه بازگشت [همه] به سوى من است (۱۴)

وَإِنْ جَاهَدَاكَ عَلَى أَنْ تُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا وَصَاحِبْهُمَا فِي الدُّنْيَا مَعْرُوفًا وَاتَّبِعْ سَبِيلَ مَنْ أَنَابَ إِلَيَّ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۱۵﴾
و اگر تو را وادارند تا در باره چيزى كه تو را بدان دانشى نيست به من شرك ورزى از آنان فرمان مبر و[لى] در دنيا به خوبى با آنان معاشرت كن و راه كسى را پيروى كن كه توبه‏ كنان به سوى من بازمى‏ گردد و [سرانجام] بازگشت‏ شما به سوى من است و از [حقيقت] آنچه انجام مى‏ داديد شما را با خبر خواهم كرد (۱۵)

اگر پدر و مادر مشرک باشند ولی ضرری به شما نرسانند و شما را امر به شرک نکنند، در این حالت دعا برای استغفار آنان مشکلی ندارد.

اما اگر سعی کردند که شما را وادار به شرک کنند، در این حالت استغفار جایز نیست.

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا آبَاءَكُمْ وَإِخْوَانَكُمْ أَوْلِيَاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ عَلَى الْإِيمَانِ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿۲۳﴾

زمانی که ابراهیم برای والدینش تقاضای بخشش کرد ، زمانی بود که آنها مرده بودند.

دارید بیخود تلاش می کنید که ثابت کنید آزر پدر واقعی ابراهیم نبوده است، در حالی که تارخ (بنا به شهادت تورات) هم یک مشرک بوده است.


"

" بر طبق گفته خودت، تفاوت اب و والد نکته را برای ما مشخص می کند. چرا ابراهیم برای پدرش بجز یکبار که با خودش عهد بسته بود، تقاضای غفران نکرد؛ اما در دوران پیری برای والدش تقاضای غفران کرد.

آذر تا زمانی که زنده بود، حتما از ابراهیم میخواسته است که راه و روش او را ادامه دهد. یعنی ابراهیم هم بت تراش شود. در اینحالت ابراهیم باید از آذر تبری جوید. در واقع ابراهیم باید از خانواده اش شروع می کرد. پدر به عنوان تربیت کننده و سرپرستش ، از فرزندش ابراهیم می خواهد که وارث بتخانه شود و آن را برای آیندگان نگه دارد و گسترش دهد. ابراهیم باید از او تبری می جست. بدون تبری جستن از او نمی شد.
اما وقتی اذر مرد، دیگر قضیه فرق می کند. اینبار آذر به عنوان والدش (کسی که ابراهیم را به دنیا آورده است، نه کسی که بت تراش است)؛ میتواند در دعای ابراهیم قرار گیرد. خدا نسبت به پدر و مادر دستور فرموده است که به پدر و مادر خویش حتی اف هم نگویید هرچند که مشرک باشند. اما اگر تو را به شرک دعوت کردند، به حرفشان گوش ندهید و اگر از تو خواستند که راه بت پرستیشان را ادامه دهید و بت تراشی کنید؛ در این حالت از اعمال آن تبری جویید و از آنان دور شوید. "

" تفسیر المیزان: «آنچه از قرآن استفاده مي‌شود، اين است كه وي در اولين برخورد با مردي روبرو شد كه قرآن، آن مرد را «آزر» ناميده است، ابراهيم بسيار پافشاري كرده كه شايد او را وادار سازد تا دست از بت‌ها برداشته و ازدين توحيد پيروي كند، نامبرده در عوض، ابراهيم را از خود طرد نموده، به او گفته است كه بايد براي هميشه از او دور شود. آزر پدر حقيقي حضرت ابراهيم نبوده، در او عنواني بوده كه به خاطر آن عنوان، او را پدر خطاب كرده است، چون در لغت بعضي از اوصاف وجود دارد كه مصحح اطلاق پدر بر آن است، از جمله عمو، جد، پدر زن و هركس كه زمام امور آدمي را در دست دارد».

این نوشته تفسیر المیزان است در مورد پدر ابراهیم؛ که بسیار مشکل دار است. چرا ابراهیم اولین مردی را دیده باید به او بگوید پدر؟؟ اگر بخاطر حقی که او بر ابراهیم داشته است، ابراهیم گفته است پدر؛ چرا خدا در قرآن بارها آزر را پدر ابراهیم معرفی می کند. اگر لفظ پدر فقط یک نسبت است بخاطر سرپرستی، چرا خدا نسب واقعی او را با ابراهیم همان پدر معرفی می کند. در حالی که می بایست مثلا ابراهیم به او می گفت پدر ولی خدا می بایست نسب واقعی او (عمو) را ذکر میکرد. طریقه گفتار خدا با ابراهیم فرق می کند. مثلا شما به بابات می گوئید بابا؛ اما دیگران او را بابا صدا نمی کنند؛ بلکه با اسم واقعیش صدایش می کنند. ابراهیم میگوید یا ابتی اما چرا خدا میگوید ابیه؛ در حالی که خدا میبایست میگفت عمه "

" همان تفاسیر که شما معرفی می نمائید، نام پدر ابراهیم را تارخ یا تارح نوشته است. جالب اینجاست که در کتاب مقدس، تارح به عنوان بت پرست معرفی شده است. یعنی دقیقا همان نکته ای که قرآن می فرماید. در خیلی از موارد کتاب مقدس تصدیق کننده قرآن است. "

" کار شما چندین ایراد اساسی دارد:

1- اینکه ضمایر مذکر آمده در قسمت دوم (لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا) بدلیل کلمه اهل بیت است. اهل بیت فارغ از افرادی که شامل میشود چه زن باشد و چه مرد، همیشه ضمایر مذکر می گیرد. پس مشکل ضمیر مذکر و مونث نیست.

2- وقتی این دو جمله در یک آیه آمده اند، حتما باهم ارتباطی دارند.

3- جدا کردن دو جمله در یک آیه، به نوعی منحرف کردن آیه از معنای اصلیش است.

4- قسمت دوم آیه بدون قسمت اولش بی معنی است. زیرا خدا هیچکس را بدون اعمال صالح و دوری از منهایت پاک نمی سازد.
‏و در خانه‌هاي خود بمانيد و همچون جاهليّت پيشين در ميان مردم ظاهر نشويد و خودنمائي نكنيد و نماز را برپا داريد و زكات را بپردازيد و از خدا و پيغمبرش اطاعت نمائيد . خداوند قطعاً مي‌خواهد پليدي را از شما اهل بيت ( پيغمبر ) دور كند و شما را پاك سازد .‏

5- هر فرد دیگری غیر از اهل بیت هم اگر قسمتهای اول آیه را اجرا کند، باز در مورد قسمت دوم آیه هم صادق است. اما بعضی دستورات از پیامبر و خانواده او شروع میشود و مخطاب آنان هستند؛ در حالی که بطور عموم مخاطب همه مومنین دیگر هم هستند. "

" وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا

مگر ممکن است که این دو قسمت آیه بهم مرتبط نباشند؟؟ "

" دعای ابراهیم: ربنا اغفر لی و لوالدی و للمومنین یوم یقوم الحساب

دعای نوح: رب اغفرلی و لوالدی و لمن دخول بیتی مومنا و للمومنین و المومنات و لا تزد الظالمین الا تبارا

ابراهیم شیعه نوح بود و در یکتاپرستی پیرو نوح بود. دعای هر دو پیامبر چقدر بهم شبیه است. هر دوی آنها از خدا برای والدین خود طلب غفران می کنند و این یک دعای کلی است و مومن بودن یا نبودن والدین اینجا مطرح نیست و یک دعای کلی است جهت حق شناسی والدین. "

" در تورات هم پدر ابراهیم طارح نام برده شده است و بت پرست معرفی شده است و حرف قرآن را تایید می کند:

یوشع: 24

و یوشع به تمامی قوم گفت که «یهُوَه خدای اسرائیل چنین می‌گوید که پدران شما، یعنی طارح پدر ابراهیم و پدر ناحور، در زمان قدیم به آن طرف نهر ساکن بودند، و خدایان غیر را عبادت می‌نمودند.

تورات مکرر پدر ابراهیم را مشرک، بت­ پرست و بت­ تراش معرفی می­کند و این کاملا با قرآن همخوانی دارد که مدام در مورد پدر ابراهیم، کلمه بت تراشی را بکار می برد.

"

" وقتی قسمت اول آیه در مورد اهل بیت پیامبر سخن می گوید، قسمت دوم هم راجع به همان افراد سخن می گوید.

وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا

این قسمت از آیه مزیتی برای زنان پیامبر بشمار نمی آید. فقط به آنان توصیه کرده است که : وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ
تا که : ناپاکی و رجس از آنان دور شود.
لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا

اینکه ضمایر مذکر آمده در قسمت دوم بدلیل کلمه اهل بیت است. اهل بیت فارغ از افرادی که شامل میشود چه زن باشد و چه مرد، همیشه ضمایر مذکر می گیرد. "

" دعای ابراهیم کلی است و حق والدین بر ولد است و ممکن است که فقط شامل مادرش شود. ابراهیم در زمان زنده بودن پدرش فقط یکبار درخواست غفران برای پدرش کرد و آنهم بخاطر عهدی بود که با خود بسته بود. "

" شما چرا آیه را نصفه ذکر می کنید و چرا آیات قبل و بعد آن را ذکر نمی کنید. برای فهم یک قسمت از آیه باید اول آیه را هم نگاه کرد، این یک اصل بدیهی در استفاده از قرآن است. اول آیه دستورات و توصیه هایی صادر میشود ، در قسمت بعدی هدف از اجرای این توصیه ها ذکر میشود (پاک شدن از گناهان). هر کس دیگری غیر از خاندان پیامبر اگر دستورات فوق را رعایت کند، باز برای او هم صادق است.

آیا این قسمت از آیه "و در خانه ‏هايتان قرار گيريد و مانند روزگار جاهليت قديم زينتهاى خود را آشكار مكنيد و نماز برپا داريد و زكات بدهيد و خدا و فرستاده‏ اش را فرمان بريد " خطاب به اهل بیت پیامبر است یا نه؟ "

" الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِى وَهَبَ لىِ عَلىَ الْكِبرَِ إِسْمَاعِيلَ وَ إِسْحَاقَ إِنَّ رَبىّ‏ِ لَسَمِيعُ الدُّعَاءِ(39)
رَبّ‏ِ اجْعَلْنىِ مُقِيمَ الصَّلَوةِ وَ مِن ذُرِّيَّتىِ رَبَّنَا وَ تَقَبَّلْ دُعَاءِ(40)
رَبَّنَا اغْفِرْ لىِ وَ لِوَالِدَىَّ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسَابُ(41)

این دعاها کلی هستند و مربوط به زمانی است که پدر و مادر ابراهیم زنده نیستند. هرکسی میتواند برای والدین خویش دعا کند. در این آیه از لفظ والدین استفاده می کند و نه لفظ ابوین. اما زمانی که پدر ابراهیم زنده بود؛ ابراهیم هیچوقت طلب بخشش برای پدرش (پدر زنده) نکرد مگر در یک مورد که قول داده بود و با خودش عهد بسته بود. اما وقتی پدر ابراهیم مرد، در این حالت یک دعای کلی که حق والدین بر اولاد است؛ میتواند انجام شود و این حق هر کسی است ؛ مخصوص والدین.

وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُلْ رَبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا ﴿۲۴﴾ "

" بیا نگاه کنیم به قرآن؛ قرآن از هر مثالی زده است. خدا یعقوب را اب یوسف و بنیامین و برادران یوسف نامیده است.

قَالُوا سَنُرَاوِدُ عَنْهُ أَبَاهُ وَإِنَّا لَفَاعِلُونَ ﴿۶۱﴾

وَجَاءُوا أَبَاهُمْ عِشَاءً يَبْكُونَ ﴿۱۶﴾

قَالُوا يَا أَبَانَا إِنَّا ذَهَبْنَا نَسْتَبِقُ وَتَرَكْنَا يُوسُفَ عِنْدَ مَتَاعِنَا فَأَكَلَهُ الذِّئْبُ وَمَا أَنْتَ بِمُؤْمِنٍ لَنَا وَلَوْ كُنَّا صَادِقِينَ ﴿۱۷﴾

چرا خدای حکیم باید آزر را پدر ابراهیم بنامد، ولی در عین حال عموی او باشد. والدین یک کلمه کلی است و در دعاها بیشتر از والدین استفاده میشود.

رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِمَنْ دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِنًا وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَلَا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلَّا تَبَارًا ﴿۲۸﴾ "

" اهل بیت چه زنان پیامبر باشند و چه دامادهای او باشند و یا نوادگان او؛ به هر حال آیه مزیتی برای هیچکدام بحساب نمی آید. بلکه شامل دستوراتی است برای خاندان پیامبر و همچنین هشداری است برای آنان.

وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا

و در خانه ‏هايتان قرار گيريد و مانند روزگار جاهليت قديم زينتهاى خود را آشكار مكنيد و نماز برپا داريد و زكات بدهيد و خدا و فرستاده‏ اش را فرمان بريد ، با رعایت این دستورات ، خدا مى‏ خواهد آلودگى را از شما خاندان [پيامبر] بزدايد و شما را پاك و پاكيزه گرداند (۳۳) "

" نه عزیزم، معجزه ریاضی نوزده چنین پیشنهادی نداده است. اینجا فقط یکبار نیست که ابراهیم او را پدر صدا می کند. بلکه در چندین جا، ابراهیم و همچنین خدای حکیم، آزر را پدر ابراهیم خطاب می کنند. "