روزنوشت (وبلاگ)
View fatima1989's Blogآخرین ورودی ها
Latest Blog Entry
نوشته شده در گروه بندی نشده
دیگر صدای ماشین ها و این بوق های ممتد را دوست ندارم
دیگر حوصله ام نمی کشد از میان حجم انبوه آدم ها مارپیچی عبور کنم!
خسته ام! یک خستگی از جنسی متفاوت
دلم اندکی برای لحظاتی هم که شده آرامش می خواهد
دلم می خواهد کنار یک رود بنشینم و تنها صدایی که به گوشم می رسد صدای آب...
دیگر حوصله ام نمی کشد از میان حجم انبوه آدم ها مارپیچی عبور کنم!
خسته ام! یک خستگی از جنسی متفاوت
دلم اندکی برای لحظاتی هم که شده آرامش می خواهد
دلم می خواهد کنار یک رود بنشینم و تنها صدایی که به گوشم می رسد صدای آب...
نوشته شده در گروه بندی نشده
دیروز خاطرت از حوالی دلم گذشت...
دلم واژه واژه برایت نوشت،نمی دانم کبوترهای قصه عاشقانه هایم را برایت هدیه آورده اند یا نه؟
نمی دانم خاطرم در خاطرت جایی به اندازه یک یاد دارد؟
اما من می دانم
خوب می دانم
این حس زیبا ساده نیست
این حس من برای تو قلبم را در بر گرفته
دستت را روی قلبت بگذار
صدای مرا می شنوی....
دلم واژه واژه برایت نوشت،نمی دانم کبوترهای قصه عاشقانه هایم را برایت هدیه آورده اند یا نه؟
نمی دانم خاطرم در خاطرت جایی به اندازه یک یاد دارد؟
اما من می دانم
خوب می دانم
این حس زیبا ساده نیست
این حس من برای تو قلبم را در بر گرفته
دستت را روی قلبت بگذار
صدای مرا می شنوی....
نوشته شده در گروه بندی نشده
همسفر من می شوی؟
بیا با هم به دشت های پر از گل سری بزنیم
همان جا که آسمانش همیشه آبی است و گاهی بارانی می آید
با طعم مهربانی! درختان را سیراب می کند و شکوفه ها جوانه
می زنند!
قدم به قدم با من باش،ببین چقدر این با هم بودن ها زیباست
ببین پروانه های دشت چه رقصی به پا...
بیا با هم به دشت های پر از گل سری بزنیم
همان جا که آسمانش همیشه آبی است و گاهی بارانی می آید
با طعم مهربانی! درختان را سیراب می کند و شکوفه ها جوانه
می زنند!
قدم به قدم با من باش،ببین چقدر این با هم بودن ها زیباست
ببین پروانه های دشت چه رقصی به پا...
آخرین نظرات