حسين بيشتر از آب تشنه لبيك بود اما افسوس كه به جاي افكارش زخمهاي تنش را نشانمان دادند و بزرگترين درد او را بيآبي معرفي كردند
كاش بودم شعله تا شمع مزارت ميشدم
چــلچراغ زائر شب زنــــده دارت ميشــدم
كاش بـودم پرچـــم حاشيـــه دار ماتمـــت
تا كه زينت بخش بزم سوگ دارت ميشـدم
كاش بــودم حلقه حلقه همچو زنجير عــزا
در كـــــف دل بيـــقرار , بيــقرارت ميشـدم
