![]() |
|
|
روزنوشت ها (وبلاگ ها) | پوپ | فهرست اعضاء | تقويم | جستجو | نوشته هاي امروز | تالارها خوانده شد | جریان زندۀ تالارها |
چی تو فکرته؟ ![]() |
|
[140]
|
جریان زندۀ تالارها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||
ZYGORAT به سرنگار معنای تمسک به قرآن ، نفی سنت نیست پاسخ داد.
" سلام علیکم
وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۚ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّـهَ وَرَسُولَهُ ۚ أُولَـٰئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّـهُ ۗ إِنَّ اللَّـهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿٧١﴾ در این آیه خداوند متعال بعضی از ویژگی های مومنین بر میشمرد : که این ها هست : يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّـهَ يُطِيعُونَ رَسُولَهُ در این ایه مشخص است کسی که مومن خوانده میشود باید از رسول الله تبعیت کند در حالی که این جماعت فقط قرآن میگویند پیامبر نه فقط قرآن که این آیه واضح بر کفر این جماعت به قران و رسول الله هست حالا یک سوال اساسی دیگر که پیش می آید این است که امر به معرو ونهی از منکر و نماز و زکات را جزییاتش را باید از قرآن بدانند (که در قران جزییات این مسایل نیست) پس اگر نیارند که وجود هم ندارد پس این جماعت این اعمال را انجام نمیدهد و طبق ایه ی قرآن کافر به خدا و رسول الله هستند البته این آیه خیلی واضح دلیل بر کفر و نفاق این جماعت لا مذهب هست وَالَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلَمْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ أُولَٰئِكَ سَوْفَ يُؤْتِيهِمْ أُجُورَهُمْ ۗ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا پس هرکس بین سخن خدا و سخن رسول الله فرق بگذارد طبق ایه ی صریح قران کافر و مشرک است و این ایه نیز خیلی چیز ها را ثابت میکند از جمله علم غیب و..... که از حوصله خارج است توضیح دادن آن " 53 دقيقه پيش
کنجکاو1 به سرنگار انکار شرک پاسخ داد.
"
نقل قول:
شما دلایل خودت را گفتی من هم دلایل خودم را گفتم کسی که بخواهد بفهمد می فهمد وسلام " 10 ساعت پيش
علوی به سرنگار انکار شرک پاسخ داد.
"
نقل قول:
هدایت خداوند به وسیله پیامبر است و آیه را که برایت آوردم در پست قبلی دلیل آن است . لَيْسَ عَلَيْكَ هُدَاهُمْ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ ۗ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَلِأَنْفُسِكُمْ ۚ وَمَا تُنْفِقُونَ إِلَّا ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ ۚ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ هدایت آنها (بهطور اجبار،) بر تو نیست؛ (بنابر این، ترک انفاق به غیر مسلمانان، برای اجبار به اسلام، صحیح نیست؛) ولی خداوند، هر که را بخواهد (و شایسته بداند)، هدایت میکند. و آنچه را از خوبیها و اموال انفاق میکنید، برای خودتان است؛ (ولی) جز برای رضای خدا، انفاق نکنید! و آنچه از خوبیها انفاق میکنید، (پاداش آن) به طور کامل به شما داده میشود؛ و به شما ستم نخواهد شد. این حرف تو بازم نشان دهنده این است که هدایت جبری است و خداوند نباید از هر کسی که هدایت نشده سوال جواب کند . از اول گفتیم هدایت خداوند به دست رسول الله ![]() دوم هدایت جبری نیست و اختیار را خداوند برای آن قرار داده است . اگر جبری باشد با عدالت خداوند در تضاد است . سوم تو که تمام و کمال نگاهت به کلام الله است و فقط از آن پیروی میکنی و آن را معنی اشتباه باتفسیر به رای انجام میدهی بگو ببینم شان نزول آیه برای کیست و زمانش چه وقتی است و ... ؟ ؟ ؟ در حرف خیلی خوب شعار میدهی ((((بعید می دانم که تازمانی که نگاهت به سخن غیر است کلام خداوند را باورداشته باشی)))) ولی در عمل وقتی ذهنیت و اعتقادت را جستجو میکنیم فقط یک کسی رامیابیم که فقط و فقط دشمن رسول الله ![]() اگر مایل باشی یک سوال جدید جدای از بحث قبلی که فرار کردی دارم آیا مایل به پاسخگویی هستی ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ " 11 ساعت پيش
علوی به سرنگار انکار شرک پاسخ داد.
"
نقل قول:
![]() خداوند هدایست می کند البته به وسیله پیامبرش . خداوند متعال اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِهَا خود خداوند متعال که که ارواح را از بدنی بیرون نمی کشد جناب عزارییل این کار را انجام میدهد یعنی دقیقا خداوند متعال به وسیله جناب عزراییل این عمل را انجام میدهد . بعد لطفا چرتوچرت و دروی وری نگو که با اینهمه احادیث که در مغزتان کرده اند سخن حق را نمی شنوی و ... اینها همان چرتوپرت هایی است که از اول خلقتت یکی به تو یاد داده است که بگویی آن را قطعا از یکی فرا گرفته ای و حنای تو رنگی ندارد و چون عقل تو به این مدل گفتار ها نمیرسد که بخواهی بگو قطعا یکی به تو یاد داده است . خداوند متعال بوسیله ی پیامبرش ![]() چرا انقدر دشمنی با رسول الله ![]() 11 ساعت پيش
کنجکاو1 به سرنگار انکار شرک پاسخ داد.
"
نقل قول:
پس این اگرها بجز گمراه کردن از مسیر الله چیز دیگری ندارد . همانطور که وظیفه فرشته وحی رساندن وحی به پیامبر بود .وظیفه پیامبر هم رساندن وحی به مردمان بود . آیا پیامبر باید خداوند را کنار بگذارد و فرشته وحی را دلیل هدایتش بداند و بگوید اگر او نبود من چگونه باید میفهمیدم البته با این همه احادیث و روایاتی که در مغزت فرو کردند جایی برای کلام خداوند باقی نمی ماند مثالی میزنم که بدانی سخن غیر الله چه برسرانسانها می آورد وچقدرآنهارا از کلام خداوند دوروحتی دشمن می کند . مداحهان اهل بیت که کفرشان را خودشان اعتراف کردند .و علت کفرگویی آنهارا شور وهیجان نشان دادند . ولی این را کتمان کردند که آن مداحهان که اولیای الهی را به خدایی رساندن بخاطر شنیده هایی بوده که صبح وشب در گوششان گفتند . مثلا بگفته دوستتان عبدالعی که می گوید علی فرمانروای هستی و حاکم روزقیامت است و کلی هم سند از روایات برای آن می آورد چه فرقی می کند با آن مداح که می گوید حیدر خالق هفت آسمانی چطوراست ادعای او کفر می شود ولی ادعای عبدالعی توحید و امثال جناب حسین از کفرگویی آن دفاع می کند ؟ " 12 ساعت پيش
کنجکاو1 به سرنگار انکار شرک پاسخ داد.
" تکلیف خودتو مشخص کن قرآن را قبول داری یا نه ؟
این سخن من که نیست . لَيْسَ عَلَيْكَ هُدَاهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَلِأَنْفُسِكُمْ وَمَا تُنْفِقُونَ إِلَّا ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ ﴿۲۷۲﴾ هدايت آنان بر عهده تو نيست، بلكه خدا هر كه را بخواهد هدايت مى كند، و هر مالى كه انفاق كنيد، به سود خود شماست، و(لى) جز براى طلب خشنودى خدا انفاق مكنيد، و هر مالى را كه انفاق كنيد (پاداش آن) به طور كامل به شما داده خواهد شد و ستمى بر شما نخواهد رفت. (۲۷۲) بعید می دانم که تازمانی که نگاهت به سخن غیر است کلام خداوند را باورداشته باشی " 13 ساعت پيش
عبدالعلی69 به سرنگار محکم ومتشابه پاسخ داد.
"
پست 2646 نقل قول:
بنده ادعای تخصص ندارم، ولی با زبان عربی انس دارم، و گاهی مطلبی را نقل میکنم ولی نمیدانم این را در کتاب عربی خواندم یا فارسی؟ عربی را وقتی میخوانم مجبور نیستم ابتدا در ذهنم به فارسی ترجمه کننم و بعد بفهمم. نقل قول:
مطلب ناقص است، و کلمه مشارکت دقیق به کار نرفته است، مشارکت خودش از باب مفاعلة است، باب مفاعلة یک فاعل میگیرد و یک مفعول، شارک زیدٌ بکراً، اما تفاعل برای تشارک است نه مشارکت، تشارک به جای اینکه یک فاعل و یک مفعول بگیرد، دو فاعل میگیرد: تشارک زیدٌ و بکرٌ، اگر میخواهید فرق دقیقش را متوجه شوید به دو کلمه معاونت و تعاون توجه کنید، عاون زیدٌ بکراً، تعاون زیدٌ و بکرٌ. نقل قول:
با توضیحی که دادم معلوم میشود که مشارکت «يك + ديگر» است اما تشارک «طرف = طرف» است، دو طرفه است، میگوییم: «شابه الابن اباه» پسر شبیه پدرش هست(باب مفاعلة)، اما میگوییم: «تشابه التوأمان» دوقولوها به همدیگر شبیه هستند(باب تفاعل). نقل قول:
البقر، اسم جنس است، به صحاح جوهری، لسان العرب، مصباح، مراجعه شود، بلی قول به جمع هم دارد که میتواند متفرع بر معنای جنسیت باشد، مثل رجل(مرد) که اسم جنس است اما میتواند به معنای مردها هم باشد، میگوییم: از این درب فقط مرد وارد شود، از این درب فقط مردها وارد شوند، و بنابر قول جمع، چرا تشابهت گفته نشده وجوهی ذکر کردند. نقل قول:
دوست گرامی چرا چنین گونه حرف میزنید؟! احادیث کدام است در این آیة؟! مگر قبلا خواهش نکردم که یک عرب زبان کافر پیدا کنید تا حرف شما را تایید کند؟ یک دانشآموز عرب زبان که فهم متن پیدا کرده، و اصلا کافر است و تا کنون حدیث به گوشش نخورده، این آیه را به او بدهید اگر حرف شما حتی ۱٪ احتمال داد جایزه دارید. نقل قول:
قسمت اول عبارت درست است اما قسمت دوم صحیح نیست، کلمه «مأخذ» و «گرفته» و «تعلق» که به کار بردید خیلی خوب است، اما اینکه نتیجه گرفتید نمیتوانیم آيات قرآن را به دو دسته محكم و متشابه دسته بندي كنيم، اشتباه است، چون ام الکتاب را در آن دو سوره، خداوند متعال با وصف «عنده» و «لدینا» به کار برده است، خزائن قرآن کریم است، الا عندنا خزائنه، و مثل رأس مخروط برای قرآن کریم است، قاعده مخروط توسط یال با رأس مخروط چه ارتباطی دارد؟ و لذا گفتم واژه «تعلق» که به کار بردید خوب بود، و ام الکتاب که رأس مخروط است توسط یالها و جنود خودش که آیات محکمات هستند در بخش قاعده مخروط که آیات متشابهات هستند، خودنمایی میکند. نقل قول:
دوست گرامی این ۱۰۰٪ غلط است، هم از نظر ادبی مخلوط شده است و هم از حیث معنا با آیه نمیسازد، اما از نظر ادبی، پس «منه آیات محکمات» راهی غیر از این ندارد که جملهاي باشد كه خبرش بر مبتداي آن مقدم گرديده، اگر به کتب تجزیه و ترکیب و تفسیر مراجعه کنید میبینید همه میگویند: «منه آیات محکمات» جملهاي است كه خبرش بر مبتداي آن مقدم گرديده، و آنچه شما میخواهید جا بیندازید ربطی به این ندارد، مربوط به معنای «من» است، یعنی نزد همگی واضح است که «من» تبعیض است و شما میخواهید «من» بیان جنس بگیرید، و آن در این آیه غلط است، چرا؟ جوابش در سؤال دوم بنده نهفته است که متاسفانه جواب ندادید و منتظرم. نقل قول:
این هم غلط اندر غلط، «ما تشابه منه» همان متشابه است ولی مفرد متشابهات است، و معنای مفرد این است که حتی یک آیه متشابه هم کافی است که فتنه انگیزی کنند و لازم نیست که دنبال همه متشابهات با هم بروند تا فتنه بسازند. نقل قول:
معانی «من» را مخلوط کردید، و چند بار قبلا در این سایت فرق بین معانی «من» را با مثال توضیح دادم، در این آیه شریفه، «من» اول هم میتواند تبعیض باشد و هم بیان جنس، و«من» دوم «من» نشویه که مصدر و منشأ چیزی را بیان میکند. جواب سؤال دوم را باید بدهید، ضروری است، بحث بدون آن پیش نمیرود. 14 ساعت پيش
عبدالعلی69 به سرنگار ***ایام حزن آل الله وخانه نشینی مولا وشهادت ام ابیها سلام الله علیهما تسلیت *** پاسخ داد.
"
نقل قول:
![]() ![]() ![]() 17 ساعت پيش
عبدالعلی69 به سرنگار به نیت سلامتی وظهور وفرج صاحب العصر والزمان صلوات پاسخ داد.
"
نقل قول:
![]() ![]() ![]() 17 ساعت پيش
عبدالعلی69 به سرنگار یا علی پاسخ داد.
"
نقل قول:
![]() ![]() ![]() 17 ساعت پيش
علوی به سرنگار سوال بسیار ساده از جناب کنجکاو ( شاید جواب بدهد )!!! پاسخ داد.
" دلیل نیامدن کنجکاو به اینجا را کشف کرده ام .
اگر صفحات قبل را مطالعه کنید می بینید که کنجگاو چه گندهاییی زده و دین جدید برای خودش ساخته اینجا نمی آید تا بقیه نفهمند چه کرده " يك روز پيش
علوی به سرنگار انکار شرک پاسخ داد.
"
نقل قول:
![]() ![]() اول که خداوند متعال فقط هدایت میکرد و جبری بود الان شده اختیار . تورا به وجدان نداشته است قسم میدهم واقعا ارزش دارد برای برتر نشان دادن خودت دست به هر کاری بزرنی ؟ ؟ ! ! ! ! تو می گویی که هدایت دست پیامبر نیست ( مستند ) نقل قول:
یک سوال از اول ازت پرسیدم هنوز که هنوز است جواب ندادی و جواب نخواهی داد ! ! ! ! ![]() اگر پیامبران نبودند شما چگونه می فهمیدی که باید خداوند را پرستش کنی ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ نقل قول:
منظور آیه اول کمک و نصرت رسول و خلیفه خداوند متعال است یعنی هرکس اطاعت رسولش را کند اطاعت خداوند متعال را کرده است دقیقا مثل پیامبران خداوند و داستان هایشان و ... آیه دوم را چرا اینگونه چپکی معنی کرده ای ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ کجای معنی این است يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ ۖ وَيُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ ۚ وَيَفْعَلُ اللَّهُ مَا يَشَاءُ خداوند کسانی را که ایمان آوردند، به خاطر گفتار و اعتقاد ثابتشان، استوار میدارد؛ هم در این جهان، و هم در سرای دیگر! و ستمگران را گمراه میسازد، (و لطف خود را از آنها برمیگیرد)؛ خداوند هر کار را بخواهد (و مصلحت بداند) انجام میدهد! معنی اصلی کجا و معنی تو کجا ! ! ! ! واقعا شرم بر تو . " يك روز پيش
hosyn به سرنگار ارزیابی پتانسیل بقاء پاسخ داد.
"
نقل قول:
انگیزه اصلی من از ایجاد این تاپیک، خاطرهای از ایام دانشآموزی است که مدتها در ذهنم بوده آن را مطرح کنم و در ابتدای این تاپیک بحث به صورت دیگری پیش رفت، و مدتی هم تاخیر شد، و با مطرح شدن موضوعی مرتبط با این بحث در تاپیک «مصاحف قران کریم..» دوباره به یاد این تاپیک افتادم که آنچه که غرض اصلی من از ایجاد این تاپیک بود را اصلا در اینجا مطرح نکردم. در آنجا گفتند: نقل قول:
نقل قول:
این عبارت کتاب ریاضی سوم راهنمایی دهه پنجاه صفحه ۲۵۵ است: نقل قول:
اما هر چه بیشتر پیشتر رفتم این سخن را دور از واقعیت دیدم، به طوری که الآن با قاطعیت عرض میکنم که ایرانی امروزی دو راه بیشتر ندارد، و هر دو راه به خود نیاکان او برمیگردد، یا آنها افرادی ضعیف و بی عقل بودند و اشتباهات بزرگی را مرتکب شدند، و یا افرادی فرهیخته و دارای نبوغ بودند و آگاهانه راه خود را انتخاب کردند. چه کسی در حمله اعراب به ایران شک دارد؟ و چه کسی در آسیبپذیری ملت شکستخورده در جنگ تردید میکند؟ و لذا دیدید در عبارت کتاب ریاضی دهه ۵۰ راجع به قرن اول و دوم، آمده بود: «تمام زیرکی و هوشمندی آنان در راه دفع تسلط بیگانه...» و کتاب «دو قرن سکوت» زرینکوب در دهه ۳۰ از مشهورترین وقایع آن دوران است، ۷۰ سال است این کتاب نوشته شده و هنوز برای بررسی و نحقیق، نو و زنده است، چون سبب میشود شواهد تاریخی، چند باره، مورد مداقه قرار گیرد، و خود نویسنده پس از حدود بیست سال کتاب «کارنامه اسلام» را نوشت که واکنشهای مختلف در پی داشت. اما ایرانی که مسلمان معتقد است، خوب، نگاه خاص خود را به ایران و اسلام دارد، ولی ایرانی که اعتقاد به اسلام ندارد خیلی سخت است که قبول کند نیاکان او تقصیر دارند! و گویا برایش ممکن نیست که همه چیز را به گردن اسلام نیندازد! پس از خاطره کتاب ریاضی دوران مدرسه، دو خاطره بعد آن برایم پیش آمد که هر دو جالب بود، یکی برخورد به نقد هما کاتوزیان از کتاب دو قرن سکوت در اینجا: یعنی نقد از کسی که گرایش مذهبی ندارد اما خلاصه اعتراف میکند که «نگاه مبتنی بر «دورهٔ سکوتِ» ایرانیان را میتوان ناشی از تعصب ملیگرایانهٔ مدرن به ایران دانست که کاتوزیان آن را در تضاد با حقایق تاریخی میداند» ، و دیگری مقدمه دانالد گیلیس بر ترجمه فارسی کتاب خودش «فلسفه علم در قرن بیستم» که بسیار زیبا نگاه یک غیر ایرانی به عملکرد نیاکان ایرانیان را به تصویر میکشد، دانالد گیلیس به جای اینکه بگوید: «دانشمندان ایرانی ناچار بودند آثار خود را به عربی بنویسند» میگوید نوابغ ایرانی در انتخاب زبان عربی برای نوشتن کتابهای علمی خود، الگوی تمام عیار برای عصر حاضر هستند!: نقل قول:
ولی قطع نظر از این خاطرهها، آنچه به عنوان مهمترین نکته میخواهم روی آن تاکید کنم، نقاط حساس تاریخ است که ایرانیان به طور کامل و ۱۰۰٪ آزادی انتخاب پیدا کردند، و نه تنها اسلام را رها نکردند و نگفتند: های! چقدر خوب شد که از یوغ عرب رها شدیم! بلکه برعکس وقتی خود اسلام در خطر قرار گرفته بود با تلاش فراوان به بقاء اسلام کمک کردند، چه کسی در حمله مغول و چنگیز به ایران شک دارد؟ چه کسی در اینکه خلافت ۵۰۰ ساله عباسی توسط هلاکو از بین رفت شک دارد؟ چه کسی در اینکه چنگیز و هلاکو مسلمان نبودند شک دارد؟ خوب، چه شد؟ ایرانیان چه کردند؟ آیا گفتند بهبه! یک نفس راحت از دست اسلام بکشیم؟! مغول را سپر قرار دهیم و انتقام قرنهای خود را از اسلام و عرب بگیریم؟ یک ایران بهشتگونه بدون اسلام را پایهریزی کنیم؟ آیا با محو شدن خلافت اسلامی و سیطره مغول، طبیعی نبود که چنین کاری ایرانیان بکنند؟ اما چه کردند؟ آیا برعکس عمل نکردند؟ تمام نوهها و نتیجههای چنگیز که بر ایران حکومت کردند را همگی مسلمان کردند و نگذاشتند حکومت و سیطره مغول بتواند اسلام را از بین ببرد، پس کجا رفت آن احساس اجبار؟ کسانی که قرنها از روی ناچاری نتوانستند حتی کتب خود را به زبان فارسی بنویسند و عربی نوشتند، آیا حالا وقت احساس آرامش نیست؟ پس کو آثارش؟ آیا مسلمان کردن احفاد مغول، واکنش مناسب آن بود؟!!! . " يك روز پيش
hosyn به سرنگار مصاحف قرآن كريم شبه هولوگرامي تحريف ناپذير پاسخ داد.
"
نقل قول:
خاطره فراموش نشدنی از کتاب ریاضیات دهه ۵۰ دارم، برای ما دانشآموزان مقطع راهنمایی، چنین وانمود میکردند که ایرانیان در تحت سلطه عجیب اعراب بودند، و ناچار بودند کتابهای علمی خود را به زبان عربی بنویسند! برای من در آن زمان، سنجش صحت این مقال، زمانبر بود، اما امروزه با چند لینک مستند ساده میتوان صحت و سقم آن را محک زد. این عبارت کتاب ریاضی سوم راهنمایی دهه پنجاه صفحه ۲۵۵ است: نقل قول:
. " يك روز پيش
کنجکاو1 به سرنگار انکار شرک پاسخ داد.
"
نقل قول:
پیامبران وظیفه داشتند که پیام پروردگاررا به مردم برسانند و این مردم بودند که اختیارداشتند به ماانزال الله ایمان بیاورند . اگر آنچه را که شنیده ای کنار بگذاری و به آیه توجه کنی خداوند می فرمایند : این گونه خداوند پلیدی را بر افرادی که ایمان نمیآورند قرار میدهد. مردم اختیار دارند که ایمان بیاورند یا ایمان نیاورند اجباری هم در کارنیست . خداوند هم کسایی را که ایمان آورده یاری میدهد کسایی هم که ایمان نمی آورند و لجاحت می کنند و فقط بدنبال اعتقاد پدران خود وحرف و حدیث غیر هستند را رها می کند آیا درک این نوضوع سخت است که نمی فهمی أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ ﴿۷﴾ اى كسانى كه ايمان آورده ايد اگر خدا را يارى كنيد ياريتان مى كند و گامهايتان را استوار مى دارد (۷) يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ وَيُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ وَيَفْعَلُ اللَّهُ مَا يَشَاءُ ﴿۲۷﴾ خدا كسانى را كه ايمان آورده اند در زندگى دنيا و در آخرت با سخن استوار ثابت مى گرداند و ستمگران را بى راه مى گذارد و خدا هر چه بخواهد انجام مى دهد (۲۷)[ " يك روز پيش
کنجکاو1 به سرنگار انکار شرک پاسخ داد.
"
نقل قول:
این کلیپ رو نگاه کن ببینم دروغ می گویم و تهمت می زنم حیدر خالق هفت آسمانی خالق ارض وسمایی اگر بازهم کمه تادلت بخواد از این کفرگوییها بسیاراست خواستی بازهم بیارورم که نگویی تهمت آیا اعتقاد داشتن به خالق هفت آسمانی علی و یا فرمانروای هستی و خاکم روز قیامت علی توحید است ؟ که می گویی تهمت می زنی " يك روز پيش
hosyn به سرنگار مصاحف قرآن كريم شبه هولوگرامي تحريف ناپذير پاسخ داد.
"
نقل قول:
فرمودید: «اگر بگوییم که تحدی به جمیع شئون قرآن کریم است لازم می آید که بعضی شئون آن -از جمله همین جنبه های تدوین تکوین بودن آن - قابل اثبات و تفهیم برای افراد عادی جامعه نباشد» فرق بسیار است بین اینکه بگوییم تحدی به جمیع شئون قرآن کریم است و اینکه بگوییم تحدی به هویتی است که دارای جمیع شئون ذاتیه خودش است، و مقصود بنده دومی است، و اگر عبارتی موجب ایهام اول شده است، اشتباه از بنده بوده است. فرمودید: «آیه شریفه به چیزی تحدی می کند که قابلیت نشان دادن و تبیین کردن داشته باشد . این قرآن که در مقابل خصم به آن تحدی شده است چیزی جز همین الفاظ نبوده است.» شما خودتان شک ندارید از اینکه میگویید: «جز همین الفاظ نبوده» مقصودتان نفس اصوات بدون معانی و معارف آنها نیست، و در فرمایش شما اصلا روی نکتهی لایهای بودن تحدی، تاکید نشده است، یعنی اگر این عبارت بنده تاکید نشود بحث سر نمیرسد: «تحدی، یک رمز اصلی و لایه مرکزی دارد، و آن اصل است، تحدی به هویت شخصیتی قرآن کریم است، اما از آنجا که هویت شخصیتی، شئون بسیار زیادی دارد، این تحدی اصلی و مرکزی، خود را در لایههای دیگر هم نشان میدهد.» نقل قول:
فرمودید: «آنچه در زمان نزول آیات مورد توجه بوده است همین قرآنی بوده است که در قالب لفظ حضرت قرائت می فرمودند پس عرفا تحدی به همین قرآن است از این رو همین قرآن ملفوظ باید فی نفسه دارای جهات اعجاز باشد.» در این جهت با هم شریک هستیم که همین قرآن ملفوظ باید دارای جهات اعجاز باشد، و اتفاقا اصل مقصود من اثبات اعجاز برای همین قرآن ملفوظ است، و سابق عرض کردم: نقل قول:
اما ابتدا باید ببینیم «ملفوظ» یعنی چه؟ آیا اگر فرض بگیریم پیامبر خدا ص سوره مبارکه کوثر را مینوشتند و اصلا قرائت نمیکردند، آنچه شما میگویید محقق نمیشد؟ به گفته شما حتما باید قرائت میفرمودند تا بتوان تحدی کرد؟ الفاظ، طبایع دارند که آنها نقش اصلی در هویت بخشیدن به قران کریم دارند، و لذا ابتدا بحث را بر سر هویات شخصیتی پسین بردم تا ثمراتش در ادامه نمودار شود. ما با تحریک لسان، فردی از کاف مثلا تولید میکنیم، اما اصلا قدرت نداریم تا نفس طبیعت حرف کاف را تولید و تلفظ کنیم، و طبیعت کاف است که وجود لفظی صوتی دارد، و وجود کتبی منقوش دارد، و وجود ذهنی متصور دارد، و وجود.... اما همه این وجودها متفرع بر این است که عقل، طبیعت کاف را درک کرده است، طبیعت را عقل دارد و سپس فردی از آن را ایجاد کند، به انواع وجودات لفظی و کتبی و... فرمودید: «قضیه « لو کان لبان » را بسیاری از جوانان امروزی قبول ندارند چون که در ذهنشان احتمال مخفی کردن و محو کردن پررنگ است خصوصا با لحاظ بستر تحدی و محیط و مناطق اسلامی که قریب به 1400 سال است تحت سلطه ی مسلمانان است .» بخشی از مطالب این بخش را نوشتم و تاخیر افتاد، ان شاء الله عرض میکنم. " 2 روز پيش
علوی به سرنگار انکار شرک پاسخ داد.
"
نقل قول:
فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ ۖ وَمَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقًا حَرَجًا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي السَّمَاءِ ۚ كَذَٰلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ آن کس را که خدا بخواهد هدایت کند، سینهاش را برای (پذیرش) اسلام، گشاده می سازد؛ و آن کس را که بخاطر اعمال خلافش بخواهد گمراه سازد، سینهاش را آنچنان تنگ میکند که گویا میخواهد به آسمان بالا برود؛ این گونه خداوند پلیدی را بر افرادی که ایمان نمیآورند قرار میدهد! اگر بنا باشد خداوند متعال تنها هدایت کننده باشد و فقط او باشد پس واقعا نیازی نبود انبیاء الهی و کتب الهی در دسترس بندگان خداوند متعال قرار گیرد چون بنا به گفته و تو و منطق تو (این سخنان از دیدگاه تفکر و اعتقاد توست ) این کار بیهوده است و کار بیهوده با ذات خداوند متعال در تضاد است . در این که شکی نداری ؟ ؟ ؟ اگر اینی که میفرمایید صحیح باشد چرا خداوند یکصدوبیست و چهار هزار پیامبر و آنهمه کتاب آسمانی نازل کرده است و خودش همه را هدایت نکرده است ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ اگر اینچنین باشد معاد و روز حساب و کتاب بی معنی میشود من و تو که هدایتمان دست خداوند متعال است خدا چرا باید من و تو را عذاب کند چون هدایت نشدیم و خدا هدایتمان نکرده است مگر خداوند متعال عادل نیست این عمل کجا عدالت است ؟ ؟ ؟ این کار عملا مصداق بی عدالتی و پارتی بازی است ! ! ! ! خداوند متعال به تمام انسان ها و مخلوقات خودش اختیار داده است . هدایتی که خداوند متعال با قلب افراد می کند اول بنا به اختیار خودشان است و خداوند آنها را کمک می کند تا بیشتر هدایت شوند و ... حال دقیقا موضوع عکس آن صادق است مقلا کسی که قاتل دختر رسول الله ![]() ![]() نقل قول:
خداوند متعال در آیه می فرمایند اهل بیت ![]() 1) بعدا هرکس هر تهمتی دلش خواست به آنها نزند از هر مدلی . یعنی هر حرف یا تهمت که به اهل بیت ![]() 2)همانطور که میدانید مقام نبوت برای اشخاص یک عمل انتسابی نزد خداوند متعال است و هرکس را که بخواهد انتخاب میکند همانطور که می تواند و می خواهد فلان شخص پیامبرش باشد همانطور هم می تواند اهل بیت ![]() 3) نکته سوم از همه مهم تر است آن هم این است خداوند متعال آنها را از همه پلیدی ها پاک کرده است و این مقام عظیم را به آنها داده است و از طرفی قدرت اختیار را به آنها داده و آنها می توانند گناه کنند ولی هرگز این کار را انجام نمی دهند . هرگز هرگز هرگز . " 2 روز پيش
علوی به سرنگار انکار شرک پاسخ داد.
"
نقل قول:
هرکسی که دو یا چند خدا دارد و حتی آن خدای اصلی که خالق اصلی کل است را نمی پرستد و کس دیگری را بجای او میپرستد قطعا از نظر من کافر است . تو هم سعی کن بجای جدل و دروغ گفتن و تهمت زدن بیشتر روی افکارت فکر کنی و فقط فکر نکنی خودت کسی هستی و به جایی و مقامی رسیده ای . والسلام . " 2 روز پيش |