-
ارسال Tuesday 6 January 2015 در 10:19AM توسط khalerize -
ارسال Wednesday 16 September 2009 در 08:54PM توسط Mehman -
اينجا آسمان به زمين خيلي نزديك است
سلام . متن بسیار تاثیر گذاری بود که دلم پرکشید برای زیارت غريب الغربا
سلام مولاي من...... هزاران هزار گل عشق را در زورق جانم با روبان شيفتگي و شيدايي تزئين مي کنم ونثار وجود قابل تقدس و نازنينت.... صاحب سرزمين طوس ...... هربار که آمدم حرمت و به ستونهاي محکم عاشقانه ات تکيه زدم ، نگاه پرخواهشم را ملتمسانه و غمگنانه به شبکه هاي ضريح مهربانيت دوختم ، مرواريد اشک اشتياق را برگونه هاي بي تاب و بيقرارم جاري ساختم و کبوتر راه گم کرده دلم را بدنبال کبوتران ره يافته بارگاهت روانه کردم ... خواستم سند دلم را بنامت بزنم اما .....فرصت نشد !!!
محبوب من .....هربار که بغض سنگين نياز، تارهاي حنجره ام را مرتعش ساخت ، زمزمه هاي دلدادگي سرداده نواي يا رضا را ساز کرد ، هر بار که ضرب عشق بر ضربان دل و قلبم زد و چشمانم به باران دلتنگي نشست .... خواستم خانه دلم فقط و فقط از آن تو باشد افسوس ..... فرصت نشد !!!
اي ريسمان باورهاي حقيقت ..... هربار که دلتنگ دلتنگ شدم ، ابرغم مهمان چشمانم شد و بارش را آغاز نمود ،در غريبستان دلم هواي تو را کردم . پنجره دل تاريکم را به سمت قبه و بارگاه ملکوتي و روح افزايت ، به سمت نورانيت تو که غريب آشنايي گشودم ، روشنايي حرمت و نسيم دل آويز و آرام بخش محبتت روحم را نوازش داد ، فضاي آلوده درونم را با هواي معنوي و دل انگيزت پاک کردم ، خواستم آلوده اش نسازم اما دنيا نگذاشت و بازهم ......فرصت نشد !!!
تماميت عشق و صفا ..... خواستم درکهکشان عشقت ، ستاره هاي فروزان معرفتت را بچينم و سبد وجودم را ازگلواژه هاي ايمان پرکنم و درونم را با چلچراغ نام و يادت چراغاني کنم .. اما ......... فرصت نشد !!!
و اينک مولای من ... پرستوي دلم ميل پرواز به رواق ملکوتي ات را دارد ... آيا مسير رسيدن به خودت را .... نشانم مي دهي ؟؟ مي خواهم خاک محضرت را طوطياي چشمان ناقابلم کنم و در حريم خلوتت مستانه ، زمزمه شورانگيز عاشقي و رهايي را سر دهم .. آيا مولاي من ...چراغ راهم .... مي شوي ؟؟
مي خواهم خويش را به پنجره پولاد مهرباني و مروتت بياويزم و بند دل شکسته ام را گره بزنم به صداقت و بزرگي و شرافتت و عقيق سرخ نيايش را تقديمت کنم . آهوي سرگشته کوچه هاي غربت و دلدادگي ام .... آيا ضمانت دلم را ..........مي پذيري ؟؟
مالک قلبم ... آيا قفل قلبم را با کليد شفاعت و مهربانيت مي گشايي ؟؟آيا رخصت مي دهي در حالي که دل به تو سپردم گره محبتم به تو را پاره کنم و دوباره پيوند بزنم ، شايد به تو نزديکتر شوم .. آيا مي خواني و مي پذيري ام ؟؟ و آيا اينبار فرصت مي شود ؟؟؟
انشاءالله که زودتر مرا هم بطلبی تا به پابوست بیایم
التماس دعا
ارسال Tuesday 15 September 2009 در 06:35AM توسط maryam57s -
ناله كن اى دل به عزاى على
روز قیامت هر کسی در دست گیرد نامه ای
من نیز حاضر می شوم ، تصویر حیدر در بغل
ممنون
همچنین بر شما نیز.ارسال Saturday 12 September 2009 در 01:26AM توسط Mehman -
ناله كن اى دل به عزاى على
مرو ای گدای مسکین در خانه علی زن
که علی خودش بیاید در خانه گدایان
شهادت علی ابن ابی طالب, مظلوم تاریخ بر شما و همه شیعیان تسلیت باد .
ارسال Friday 11 September 2009 در 03:07AM توسط maryam57s -
فزت و رب الكعبه
از همه ممنونم
محتاجیم به دعا
اگه اسم شاعرش رو میدونید لطفا بگید ممنون میشم
بنده گشتم جایی نوشته بود : غمین
بیش از این چیزی پیدا نکردم
باز هم از لطفتون ممنونارسال Thursday 10 September 2009 در 01:12AM توسط Mehman -
ارسال Wednesday 9 September 2009 در 05:59PM توسط maryam57s -
فزت و رب الكعبه
سلام
طاعات شما قبول حق
یار ما اخر خود ازاری کند
گشته مجروح و وفاداری کند
او که در باطن شود همره زمن
اخر این دیوانه را مجنون کند
او که بر خاکستری ناظر شود ناظر بیگانه و بر دل شود
از بلندای زمین فریاد کرد
فزت و رب العبه را او یاد کرد
التماس دعاارسال Wednesday 9 September 2009 در 05:58PM توسط maryam57s -
ارسال Wednesday 9 September 2009 در 02:13PM توسط U3F -
ارسال Wednesday 9 September 2009 در 02:12AM توسط yaaliasghar