وبلاگ سید احمد موسوی
-
ارسال Monday 30 December 2013 در 08:04PM توسط khalerize -
سفر به آینده
سلام
از مرحمت همۀ خواهرها و برادرها ممنونمان شاء الله مرزها برداشته شود و مشکلات رفع شود تا بدون مشکل بتوان رفت.
در مورد مشارکت خانمها در پیاده روی ، هیأتهای زیادی از ایران خانمها را میبرند. و اگر جای درست و درمان در نجف و کربلا و بین راه برای استراحت و خوابیدن جور باشد، بقیه اش مشکلی نیست. این هم البته تا هوا سرد است حساسیت دارد و ان شاء الله تا سه چهار سال دیگر هم مشکل سردی هوا مرتفع می شود.
در مورد (عزاء طوريج) یا همان "هروله" ، من مطلع نیستم که خانمها در این مراسم مشارکت داشته باشند، بهرحال مثل دویدن هست و طبعا نیاز به لباسهای مناسب دویدن دارد.ارسال Friday 27 December 2013 در 09:14PM توسط صبح
بروز شده توسط Friday 27 December 2013 در 09:28PM توسط صبح -
ارسال Thursday 26 December 2013 در 01:12PM توسط khalerize -
سفر به آینده
زیبا و تاثیر گذار یه طورایی دل آدم میگیره که ما چقدر غافلیم از این سعادتی که نصیبتون شده واقعا خوش به سعادتتون خدا قبول کنه انشالله
و همواره التماس دعا توی این روزای عزیزارسال Monday 23 December 2013 در 02:31PM توسط parastoo_ofogh -
سفر به آینده
قشنگ بود. آدم دلش میخواد.
یه سوال؟
توی اون مراسم حروله ی(اگه درست نوشته باشم) ظهر عاشورا خانم ها هم میتونن باشن؟ارسال Monday 23 December 2013 در 01:15AM توسط khalerize -
ارسال Sunday 22 December 2013 در 07:24PM توسط beatrice -
ارسال Sunday 22 December 2013 در 10:12AM توسط سایه -
ارسال Sunday 22 December 2013 در 09:53AM توسط میرزا عبدالزکی -
سفر به آینده
سلام سید جان
عالی بودهوایی شدیم توصیف زیبایی بود دمتون گرم
من مست جام باقی ام دارم هوای عاشقی
حیران روی ساقی ام دارم هوای عاشقیارسال Sunday 22 December 2013 در 02:35AM توسط P E Y M A N -
ارسال Sunday 22 December 2013 در 01:54AM توسط f.chivaei -
فتنه سبز !
ey val sobh ey valارسال Wednesday 3 March 2010 در 08:27AM توسط exist_f1 -
از علی آموز اخلاص عمل / گفتاری درباره نقل اخبار نمایشگاه مطبوعات
جناب صبح این را بخوان.... گرچه خود را به خواب خرگوشی زدی....
برایتان متاسفم
شمایی که پارچه سبزی که تا بحال نماد سید و ساداتتان و امامانتان بود را به پالون خر و هزار چیز ناروای دیگر تشبیه کردید
و برای کسانی متاسفم که هنوز به شما اعتقاد دارند و نمیدانند که اینها ابزاریست که از آن برای نان درآوردن استفاده میکنید
حالا که رنگ سبز را مردم برگزیدند ....رنگ سبز ترد شد و رنگ کفار
وای بر شما که همه چیز را به بازی گرفتید برای دیزدیدن و چپاول کردن
حتی دین و خدا را....
--------------------------------------------------
طاقت بیار دنیا تو مشت ماست........... طاقت بیار رفیق خورشید پشت ماست
طاقت بیار رفیق با درد و بی کسی..........طاقت بیار رفیق داری ، میرسیارسال Friday 13 November 2009 در 01:12PM توسط دولت سبز ملی -
ارسال Tuesday 3 November 2009 در 08:21PM توسط beatrice
بروز شده توسط Tuesday 3 November 2009 در 08:39PM توسط beatrice -
میرحسین و اعتقاد به جمهوری اسلامی ؟
نقل قول:در پاسخ این نقد را وارد کردم.
چه طوری سید
حال و احوال خوبه؟ارسال Tuesday 22 September 2009 در 09:44AM توسط عبد من عبادالله -
گلشیفته ، حالا وقت خواندن نامه چارلی است
عالی بود کسی هم جای گلشیفته تصمیم نمی گیرد اما کوچک که بودم در کلاس دوم بود تصمیم کبری را برایمان نوشته بودند ولی ایا گلشیفته هم تصمیم کبری را خوانده بود وتصمیمی گرفت که زن ایرانی را اینقدر خوار ببینیم که لخت وعریان باشد وبدان که دنیا از حرکت باز نمی ایستد وگلشیفته هم پای به دیار پیری می گذارد وانوقت ایا هنوز عریانی او بدرد می خورد وکارگردانان هالیودی برایش تره خرد می کنند وایا زن ایرانی یعنی این که ایشون به نمایش می گذاردارسال Thursday 30 July 2009 در 10:00PM توسط جان عشاق -
پول! و "قانون جاذبه"...
اي كاش همه اين قدرت رو داشتن كه در مقابل اينجور مسائل بي تفاوتي رو بزارن كنارارسال Friday 13 March 2009 در 11:16PM توسط Mr.Dambalos -
گلشیفته ، حالا وقت خواندن نامه چارلی است
هر کسی حق انتخاب داره....شما نمیتونید جای گلشیفته تصمیم بگیرید.....و این شما نیستید که به کسی ملیت بدید یا بگیرید...
تصمیم او درست یا غلط تصمیم اونه
کاش هر کس پاشو اندازه گلیم خودش دراز کنهارسال Friday 27 February 2009 در 05:32AM توسط نادین -
گلشیفته ، حالا وقت خواندن نامه چارلی است
تشکر...جالب بود...
من هم به او می گویم که؛
خوب حالا که چی؟ هالیوود فقط تو را کم داشت؟ رفتی با آن وضعیت، خودی نشان دادی، آخرش که چی بشود؟ نمی خواهی یک روز برگردی، به خودت؟ به هویت ات ؟ فکر آن روز را نکردی؟؟؟
بنده ی خدایی نکته ی جالبی اشاره کرده بود؛ گفت که فکر نمی کند (در دنیای هالیوود) به او نقشی بیشتر از یک زن خدمتکار یا یک تروریست شرقی! را بدهند.واقعا به یک مسلمان ایرانی در هالیوود چه نقشی می خواست و می خواهد به او برسد؟؟؟ و من هم به همین فکر می کنم و به پشیمان شدنش در آن روز احتمالی البته اگر غیرت ایرانی و اسلامی اش بجوشد و صدای خوردن سرش به سنگ را بشنود...امیدوارم آن روز برسد...
خانم گلشیفته فقط بهت می گویم متاسفم ...متاسفم بیشتر برای فروختن ارزان داشته های گرانت که قدرشان را ندانستی...کاش ما قدرشان را بدانیم و در رویارویی احتمالی با موقعیت های مشابه با تو، راه تو را ادامه ندهیم...ارسال Thursday 6 November 2008 در 11:28PM توسط beatrice -
گلشیفته ، حالا وقت خواندن نامه چارلی است
بار ها و بارها گفته ام بازیگر هنرمند نیست تنها ابزاری است برای بیان تفکرات دیگران ... هنر مند اصلالت دارد ولی بازیگری به ذات هیچ اصالتی برای فرد ایجاد نخواهد کرد....توقعی هم نمی شود داشت....ارسال Saturday 18 October 2008 در 10:36PM توسط امـين -
گلشیفته ، حالا وقت خواندن نامه چارلی است
سلام
متن زیبا و در عین حال ناراحت کننده ای بود.
خجالت هم نمی کشه؟؟
انگار نه انگار ما مردم ایران بودیم که بزرگش کردیم..!!!
حیف اون همه اشکی که واسه بازیش تو میم مثل مادر ریختم!!!که اگه می دونستم یه روز به اینجا می کشه...اصلا حاضر نبودم این فیلمو ببینم.
به همه چی پشت پا زد.
واقعا براش متاسفم....
مخصوصا وقتی مصاحبشو با اون منبع آمریکایی خوندم. نباید به اون صراحت می گفت که دیگه نمی خواد برگرده.
نام: گلشیفته
نام خانوادگی:فراهانی
هویت: تا اطلاع ثانوی نا مشخص
ملیت: ایرانی....نه نه نه..ببخشید....پناهنده ی آمریکاارسال Friday 17 October 2008 در 11:21PM توسط A+CH